صحبت كردن از مشكلات جامعه پرستاري نه تنها براي ما خبرنگاران حوزه سلامت كه براي خود پرستاران نيز نقل سناريوي تكراري است كه پس از چند سال بدون كوچكترين تغييري در بهبود وضعيتشان بازگو مي شود.
مشكلاتي كه تنها همزمان با روز پرستار به چشم مسئولان ميآيد و پس از دادن وعدههاي رنگين به عمل نميرسد و به فراموشي سپرده ميشود. اجرا نشدن قانون تعرفه گذاري خدمات پرستاري و تعديل كارانههاي پرستاري كه از سه سال و نيم گذشته به تصويب مجلس رسيد اما هنوز عملياتي نشده و عدم رفع كمبود نيروي انساني كه با استانداردهاي جهاني فاصله زيادي دارد، نمونههاي آن است.
به گزارش ايلنا، حمايت نشدن جامعه پرستار از سوي مسئولان بالادستي و فشار رواني كه مديران بيمارستاني به اين قشر وارد ميكند ظلم ديگري است كه در حق آنها روا ميشود و تمام انتظارات از اين پرستاران را به صورت معادلهاي يكطرفه نمايان ميكند به طوري كه به عنوان نمونه در بيمارستان امامخميني به مدت حدود دو سال به پرستاران كفش و روپوش داده نميشد و يا در همين بيمارستان در ايستگاه پرستاران دوربينهاي مداربستهاي از سوي حراست نصب شد كه فشار مضاعفي را بر اين قشر تحميل كرد.
مديران پرستاران با وارد آوردن فشارهاي بيامان در كادر پرستاري، اعمال اضافهكاريهاي اجباري بركمبود نيروي انساني بيمارستانها و مراكز درماني سرپوش ميگذارند و به دنبال آن مشكلات از نقاط ديگري بروز ميكند تا آنجا كه برخي از پرستاران را مجبور به ترك خدمت كرده است و در مقابل برخي ديگر را براي جبران اين كمبودها زير بار شيفت هاي سه نوبته ميبرد.
به گفته محمد شريفي مقدم – دبير كل خانه پرستار ايران- پرستاران به دليل بالا بودن فشارهاي كار و در نتيجه منعكس نكردن مشكلات به مقامهاي تصميمگير كه در نتيجه پائين آمدن راندمانهاي كاري رخ ميدهد، در عين آنكه قصدشان خدماترساني به مردم است، در حق آنها خيانت ميكنند.
نسبت مرگ و مير در كشور به دليل كمبود پرستار افزايش يافته است
ميزان نيروي انساني پرستاري يكي از استانداردهاي اثرگذار در بخش درمان است، رعايت استانداردها، همراه بامديريت صحيح سبب افزايش اثربخشي خدمات پرستاري ميشود. در كشور ما در شيفت صبح، ظهر و عصر به ازاي هر پرستار، 10 تا 15 بيمار وجود دارد كه در كنار رعايت نشدن استانداردهاي لازم مراقبت، به افزايش مرگوميرها در كشور منجر ميشود.
كمبود نيروي پرستاري موجب بازماندن از دستيابي به اهداف جهاني سيستمهاي بهداشتي و برآورده نكردن نيازهاي مردم شده و باعث نامناسب شدن نيروي كار، تنش ناشي از حجم كار بر پرستار، تنزل جايگاه شغلي و بازدهي كم پرستاري ميشود، درحالي كه به گفته كارشناسان زماني يك پرستار حاضر به حمايت از بيمار است كه خود نيز از حمايتهاي لازم برخوردار شود.
در حال حاضر كشورما تنها يك سوم استاندارد جهاني مربوط به نيروي انساني پرستاري را دارا است و اين معضل يكي از چالشهاي وزارت بهداشت و مطالبات مردم از جامعه پرستاري كشور است كه دست به گريبان نظام سلامت شده است و گروههايي كه از فقدان تعداد پرستار بيشترين آسيب را ميبينند مردم هستند كه بيماريشان از يك عفونت ساده شروع و تا مرگ خاموش پيش ميرود.
سنجش بر اساس ميزان جمعيت، تعداد تخت و به ازاي هر بيمار از روشهاي سنجش استانداردهاي نيروي انساني براي به دست آوردن حداقل خدمات پرستاري است و اگر قرار باشد كه مردم يك جمعيت كف خدمات پرستاري را دريافت كنند بايد به ازاي هر هزار نفر جمعيت، سه نفر كادر پرستاري وجود داشته باشد كه اين رقم در كشورهاي اروپايي به هشت تا 9 نفر هم ميرسد.
اما اگرچه آمار دقيقي از اين رقم درايران وجود ندارد، اما برآوردها حاكي از آن است كه در همه بخشهاي درماني وزارت بهداشت از جمله تامين اجتماعي، نيروهاي مسلح، بخش خصوصي و خيريه در كل 100 هزار نفر نيروي انساني پرستاري وجود دارد به طوري كه بر اساس استانداردها بايد با وجود 70 ميليون جمعيت ايراني 210 هزار كادر پرستاري وجود داشته باشد تا مردم بتوانند به حداقل خدمات دسترسي پيدا كنند.در تمامي بخشهاي وزارت بهداشت تنها 100 هزار نفر در كادر پرستاري اشتغال دارند.
هرچند كه خسارت ناشي از خطاي گروه پزشكي به دليل فعال نبودن كميتههاي مرگومير در كشور محاسبه نميشود اما محاسبه چنين اتفاقي در كشورهاي اروپايي نشان از آن دارد كه در ايران نيزميزان خسارتها به دليل ضعف در گزارشدهي و فعال نبودن كميتههاي مرگومير، عدم پيگيري مناسب مردم در موردعلت فوت، نسبت دادن مرگومير به سرنوشت فرد فوت شده وغيره به صورت غيرمحسوس است.
تعداد پرستاران نسبت به 40 سال گذشته تفاوتي نكرده است
دردنيا به ازاي هر تخت عادي دو كادر پرستاري وجود دارد و گاهي در تختهاي ويژه به شش تا هشت پرستار ميرسد، اين در حالي است كه استاندارد كشور ما حدود هشت تا 9 دهم كادر پرستاري به ازاي هر تخت است و بايد رشد 2/5 برابري در تعداد پرستارها داشته باشيم چراكه اضافه شدن حتي يك پرستار تمام وقت در هر روز كاري باعث كاهش 19 درصدي مرگ و مير در بخش ICU و 16 درصدي مرگومير در بخش جراحيها شده و اگر به بخش داخلي بيمارستانها اضافه شود شاهد كاهش شش درصدي مرگوميرها خواهيم بود.
همچنين حد متوسط در شيفت صبح و در بخشهاي معمولي به ازاي هر چهار بيمار يك پرستار است و در شيفت بعدازظهر به ازاي هر پنج بيمار يك پرستار و در شيفت شب نيز حداكثر بايد براي هر هشت بيمار يك پرستار وجود داشته باشد، درحالي كه متاسفانه هم اكنون تعداد بيماران نسبت به تعداد پرستاران چند برابر بوده و در شيفت شب به ازاي هر 15 بيمار يك پرستار وجود دارد.
به گفته مسئولان نظام پرستاري روش تامين نيروي انساني پرستاري در وزارت بهداشت مربوط به 40 سال گذشته است يعني زماني كه كشور با بيماريهاي نوظهور مواجه نبود و با بسياري از بيماريهاي فعلي دست به گريبان نشده بود، در آن سالها بيماريها ابتداييتر و نياز به مراقبتهاي پرستاري نيز كمتر بود به طوريكه يك بيمار طي 24 ساعت تنها به 5/4 تا 5 ساعت مراقبت پرستاري احتياج داشت. اما امروز با ظهور بيماريهاي نوپديد مثل ايدز، آنفولانزاي مرغي و خوكي، هپاتيت، سل و انجام عملهاي جراحي بزرگ و پيچيده و به دنبال آن ايجاد بخشهاي تخصصي و فوقتخصصي نياز به 16 ساعت مراقبت پرستاري در 24 ساعت وجود دارد كه اگرچه انجام عملهاي پيچيده مثل پيوند مغز و كبد و قلب به پيش و پا افتادهترين عملها تبديل شده اما نياز به مراقبتهاي پرستاري بلندمدت در اين بخشها ضرورت دارد.
در بخش بيماريها و جراحيهاي كودكان و نوزادان به ويژه جراحيهاي قلب، كودكان نياز به مراقبت 24 ساعته دارند ومراقبتي كه از 40 سال گذشته 5/4 – 5 ساعت بود، در حال حاضر در برخي بخشها بيش از پنج برابر شده است. وجود داروهاي جديد، داروهاي شيميدرماني و بالا رفتن سطح اطلاعات مردم در مورد مسائل بهداشتي باعث افزايش سطح توقعات آنها شده به طوري كه فرمولها و نظرات 40 سال گذشته جوابگوي نيازهاي امروز نيست.
بيش از 70 درصد پرستاران با سنوات متوسط 12 سال به بيماري شغلي دچار ميشوند
درست زماني كه موضوع پرستاري همگام با پيشرفتهاي پزشكي در كشور توسعه پيدا نكرده و تعداد فعلي نيروي پرستاري با تعداد پزشكان برابري ميكند، تحميل اضافه كار به پرستاران باعث كاهش دقت وتمركز، بالا رفتن خطاهاي پرستاري و در نهايت ايجاد خسارت از سوي پرستار به بيمار ميشود و در ادامه نيز شاهد ابتلاي اين قشر به بيماريهاي شغلي خواهيم بود اين درحالي است كه بايد به ازاي هر پزشك دو تا سه نفر پرستار وجود داشته باشد.
آمارها نشان ميدهد كه بيش از 70 درصد پرستاران با سنوات متوسط 12 سال به بيماريهاي شغلي دچار شده و با اين وجود بخشي از كار بيماران روي زمين ميماند و توسط همراهان بيمار انجام ميشود.پرستاران 22 برابر معلمان در حرفه خود دچار كمردرد و اختلالات خواب ميشوند، 78 درصد دچار فرسودگي شغلي و 71 درصد از آنها كيفيت زندگيشان تحت تاثير خستگي است. همچنين اگر بيش از 12 ساعت فعاليت كنند احتمال دادن داروي اشتباه تا سه برابر افزايش مييابد.
اگر چه وزارت بهداشت براي رفع چنين عوارضي ايده افزايش تختهاي ويژه بيمارستاني را مي دهد اما اين امر نه تنها مشكلات را برطرف نميكند بلكه در بسياري از موارد مشكلات را حادتر نيز ميكند چراكه گسترش تختهاي ويژه، بدون تامين پرستار، مشكلات سيستم بهداشت و درمان كشور را بيشتر مي كند.
از سوي ديگر رييس دولت دهم نيز كه از اعتراض و گلايههاي اين قشر آگاه است و به خوبي ميداند كه طي چندين سال گذشته مشكلات پرستاران نه تنها حل نشده بلكه همچنان با تبعيض كارانه، پرداختهاي نامنظم و نبود اضافهكاريها مواجهند و به گفته رييس سازمان نظام پرستاري از سوي سهامداران بخش خصوصي استثمار ميشوند، بدون آنكه در مورد وعدههاي عملي نشده خود توضيحي دهد بارديگر براي پنجمين بار در مراسم روز پرستار شركت كرد و در ادامه همان وعدههاي قبلي، مجوز استخدام 23 هزار نيروي جديد پرستار را در حالي صادر كرد كه هنوز قانون تعرفه گذاري خدمات پرستاري براي افراد شاغل اجرا نمي شود.
با وجود اينكه آييننامه کاهش ساعتکاری پرستاران بر اساس این مصوبه که باتوجه به صعوبتکار، سابقه خدمت و کار در نوبت کاریهای غیرمتعارف و بر طبق دستورالعملی که به تفکیک مشاغل وبه نسبت نوع فعالیت توسط وزارت بهداشت تعیین و ابلاغ میشود ؛ ساعت کار پرستاران حداکثر تا 8 ساعت در هفته کاهش مییابد در سال گذشته به تصويب رسيد و در آن محاسبه ضریب کاری 5/1 برای شیفت شب و روزهای تعطیل پرستاران، محسوب شدن پرستاری در زمره مشاغل سخت و زیانآور، عدم اجازه کار بیش از 12 ساعت متوالی، پرداخت روش پرداخت حقوق و مزایابه صورت ترکیبی از دو روش ثابت و مبتنی بر عملکرد،برخورداری از حداکثر تا یک ماه از مرخصی کار در محیطهای غیرمتعارف علاوه بر مرخصی استحقاقی سالانه کارکنان بالینی بیمارستانهای روانی و سوختگی مد نظر قرار گرفت اما با اين وجود باز هم طرح کارانه پرستاران عقب ميافتد وحق مسکن مدتها پرداخت نميشود و حق لباس پرستاران بعد ازسه سال هنوز 20 هزار تومان است و همچنان با دريافتيهاي پايين مجبور به اضافهكاري در شيفتهاي شب هستند.